مشکل اینجاست که ما زود پریشان شده ایم
غافل از درد خود و در پی سلطان شده ایم
مونس و همدم ما نیست کسی جز اغیار
حیف و صد حیف که ما بانی زندان شده ایم
خلوت این شب و شبهای دگر نیست غمی
پند ما هست همین نقطه که جبران شده ایم
فتنه دیدم که دلم خون شده از دست زمان
خواهشی نیست بجز درد که درمان شده ایم
صبر در پیشه ما عامل هر عشق و صفاست
با همین نذر و دلیل است که مهمان شده ایم
جعفری نیست امیدی که تو را ناز کشند
بِشِکن بند که ما عازم میدان شده ایم
محمدرضا جعفری - 1393/6/20